2737
2734
عنوان

یه لحظه میشه بیاین😔

168 بازدید | 6 پست

داشتم تلفنی با مادرم حرف میزدم شوهرم ی چیزی پروند اما منظورش ب برادرم بود ن مادرم .حالا مادرم اونو ب خودش گرفته میگ چرا ب من این حرفو زد میگم بخدا منظورم داداش کوچیکه بود ن تو باور نمیکنه گفت شوهرت کند اخلاقه و فلان خودشم خیلی زودرنجه میدونم میشینه کل امروز غصه میخوره و قندش میره بالا.میدونم تقصیر شوهرمه ولی چیکار کنم دعوا کردم فایده نداره. دو هفته دیگ زایمان دارم کلی گریه کردم😔درس دارم امروز باید می‌خوندم نتونستم بخونم با شوهرم دعوا کردم😔دلم نمی‌خواد هیچ کاری کنم جز اینجا جایی برای درد و دل نداشتم گریه کردم بچم ناآروم شد دلم براش سوخت. ای کاش سر زایمان بمیرم بین دو طرف آنقدر عذاب نکشم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مگه چی گفت

قراربود برادرم ی وسیله ای برام بیاره شوهرم گفت مسخره چرا نیاورده یا نفرستاده خودمم متوجه نشدم درست حالا مادرم میگ چرا ب من میگ مسخره😔 خودشون میگن درس بخون از یطرفم اذیتم میکنن😔

2728
قراربود برادرم ی وسیله ای برام بیاره شوهرم گفت مسخره چرا نیاورده یا نفرستاده خودمم متوجه نشدم درست ح ...

اشکال نداره عزیزم خودتو  نگران نکن حالا شوهرتم که چیزی نگفته به پاسداشت گفته حتما با داداشت شوخی داره .....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687