چند وقت پیش یه دعوایی بین من با یه بنده خدایی شد که خیلی ارتباط نزدیکی داریم و مجبورم باهاش همش.رو در رو بشم بنا به دلایلی ، نمیتونم کلا قطع ارتباط کنم
یعنی مجبورم دیگه نمیخوام نسبتشو بگم که شناسنایی نشم
بعد اون روز که دعوا شد یه حرفهایی بهم زد وحشتناک که حالم بد شد خیلی حالم بد شد تپش قلب شدید گرفتم اضطراب استرس و افکار خودکشی داشتم
خیلی حالم بد شد
از همون روز دیگه نمیتونم دلم صاف نمیشه که برم ببینمش یعنی کار داشتم پیشش باید برم انجام بدم مجبورم
ولی نمیتونم هی به تعویق میندازم چون میترسم ببینمش . میترسم حرفی بهم بزنه دوباره بهم بریزم مثل اون روز حالم بد بشه
میترسم از اینکه حالم رو خراب کنه میترسم ....
چیکار کنم