اولیش اینکه من داشتم فلج میشدم دو هفته پیش و رفتم زیر تیغ جراحی که ریسکش ۵۰_۵۰ بود
هنوز که هنوزه از استرس تپش قلب دارم و از خواب میپرم یهو
و دومیش یه شب تو بیمارستان یکی از پرسنل اومد و کلییی ابراز علاقه بهم کرد که از من خوشش اومده و این در حالی بود که من متاهل بودم و یه بچه داشتم و نمیدونست
حرفاش هنوز از ذهنم نمیره😔
فلج چرا
اینکه پدرم و از دست دادم هنوزم حتی تو شوکم
خداروشکر که اون روزا تموم شده
چه جراحی؟
همینکه اینجا بدنیا اومدم جزو عجایبه
خیلی چیزا آخریش این بود که با یکی آشنا شدم قبل رابطه بهم گفت hpv داره اگه نگفته بود معلوم نبود الان چه بلایی سرم اومده بود و به خودم اومدم واکسن زدم حس میکنم همیشه خدا خیلی مراقبمه
قبول شدن تو ازمون استخدامی خداروشکر
فلج چرا؟دومی رو بیخیال بهش فک نکن اونکه نمیدونسته متاهلی
عشق بچگیام اومد تو زندگیم به طور معجزه و با بدترین روش ترکم کرد رفت
اتفاقای غیر قابل باور تو زندگیم زیاده،غیر قابل باور ترینش این که مادرم خودشو تو پیج همسریابی اینستاگرام آگهی کرده و میخواد با اون یارو ازدواج کنه و به خاطر اون یارو با چوب کتکم میزنه و فحش میده، چون یارو پرش میکنه میگه بچه هات خیلی بی منطق و نفهم هستن که مخالفن تورو برا حمال میخوان
ماشینمون یهو وسط اتوبان از حرکت ایستاد و دیگه روشن نشد
با اینکه همه با سرعت از پشت میومدن
هیچکس بهمون برخورد نکرد
بعدشم امداد غیبی یک پسر جوان با محاسن مشکی
که بعد از کمک به ها دادن ماشین به کنار اتوبان
موقع تشکر غیب شد
اونجا غیر از درخت و بیابون هیچی نبود
اصلا معلوم نبود از کجا اومد .
همیشه براش دعا میکنم اگر انسان هست و داره توی دنیا زندگی میکنه گره از زندگیش باز بشه .
بچگی اسیب زیاد دیدم یبار تو عالم بچگی داشتم میدوئیدم پام لیز خورد پیچِ تختمونم بیرون زده بود کامل رفت داخل لبم
یبارم همون سالا رفته بودم بالا یه چهارپایه ی بلند قاشق چنگالم دستم بود قاشقم از دستم افتاد اومدم پایین قسمتی که افتاده بودو نگاه کنم چهارپایه چپ میشه منم با فک و چونه باهم فرود میام زمین😑😂
ولی در کمال ناباوری و خوشبختانه الان جای هیچکدومشون نمونده البته لب بالامو یکم ژل زدم تا کامل برطرف شد😅
