2737
2739

پیام دادبهم وشروع کردحرف زدن وگفت که بیاباهم دوست بشیم وشماره بده واین چیزا من بهش محل ندادم دیگه اخرش ول کرد الان ی مدت باهم اشتی کردیم دیشب همینطوری بااون پیج پیامش دادم بازجواب داد دوباره شماره داد گفت زنگم بزن حرف بزنیم

خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



چقد هَوَله😯

اره خودمم فهمیدم

خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
2731
ولش کن بره گم بشه  هوله

دیگه نمیخام باهاش حرف بزنم

خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
اره خودمم فهمیدم

بنظرتون چیزی بهش بگم یااصلاجوابشوندم دیگه

خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن

اوف دختر 

اینو ول کن این هَوَله 

ما هم ازین امتحانا کردیم و طرف با هرکی پیام میداد و خوش و بش میکر تو مجازی دوست میشد

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2740
اوف دختر  اینو ول کن این هَوَله  ما هم ازین امتحانا کردیم و طرف با هرکی پیام میداد و خوش ...

انگاری خدا میخاست بفهمم چون خودش یهو پیام داد به اون پیجم خیلی تعجب کردم حتی حرفایی که به من میزد رو هم بهم اینجا میزد

خدایابندهات باهام کاری کردن که ازت دورشدم (به جرم دختربودن هزارسیلی برصورتم زدن،ارزوی زندگی کردن به دلم گذاشتن به دلم موند همه ی آرزوهام... )تورولابه لای دردام گم کردم توبیاوخدایی کن پیدام کن
بگو بیا تصویری بگیریم وقتی ببینه تویی قیافه اش دیدن داره 

ایده خوبیه

حیف فیسبوک این گزینه رو نداشت زمان ما 😁

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
حیف حیف ولی الان همه اپ ها این گزینه رو دارن  سریع میزنگه طرف میبینه کیه سریع ب خودش میرینه😅

میدونی جالب اینجاست آنقدر وقیح هستند میگند میدونستیم تو بودی 

اره ارواح عمت

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
آره حتما اینو میگن ولی ب شوکه شدنش میارزه

هم بی شرمنده هم هول 

استارتر باید با اون فیکه طرفو به اوج برسونه واسه قرار گذاشتن بعد برینه به طرف

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687