از فانتزیام بگید
کیبوردم اشتباه تایپ کرد منظورم فانتزی هاتون
عشقققق
ک نیس
عاشق این بود یه اتاق خواب داشته باشم صورتی باشه تختش گلیمش همه چیش پر از عروسک باشه
دلم میخواست با حقوقم برای خودم خیارشور بخرم
آخه هر وقت مامانم برای الویه خیارشور می‌گرفت فوقش یکی‌و میدونستم بخورم
دلم میخواس بدون اینک ب کسی ج پس بدم همشو خودم بخورم
فانتزیم اینه حامله بشم شوهرم مثه پروانه دورم بگرده بعد موقع زایمان برم تو کما یک ماه
خودم شوهرمو خواننده فرض کردم با عشق بین جمعیت به من نگاه میکنه و میخونه
دلم میخواس ی روز انقدر پولدار میشدم ک شهربازی برم و همه چیزاشو سوار شرم
فانتزیم اینه ک درکم کنه 🙂
دل میخواست ماما شم و بچه مردمو بیارم دنیا😑🤦♀️😂تو سن کم میرفتم فیلم زایمان طبیعی میدیدم خاک تو سرم
یکی دیگ از فانتزیام‌این بود یکی عاشقم بشه اما من دوسش نداشته باشم
الان ن کسی عاشقمع و ن من عاشق کسی..😂
تو پاساژ پر اسباب بازیو خوراکی درو روم قفل کنن😂❤
همیشه میشدم بچه یه ادم خیلی پولدار بدمیومدم ب خانواده فعلیم کمک میکردم الانم یه همچین فانتزی دارم کلا از جوانب تا پیری از پیری تابمیری😔
منم فانتزیم خواننده شدن بود اون موقع رژ لب اینام نداشتم لبامو با آب دهنم خیس میکردم و از این شونه ها ک موهارو داخلش میپیچن ادای خوندن در میوردم😂 چادر میبستیم به دور کمر مثلاً از بانوان قصر امپراطوری بودیم 😁دیگه آها ی فانتزی دیگمم این بود یه روز کل آب دریا خشک بشه کم بتونم حیوانات دریایی رو ببینم چجورین از نزدیک لمسشون کنم«سم»😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
