خانما دیروز صبح قبل اینکه برم سرکار (گلاب به روتون) داشتم دستشویی رو میشستم هنوزم مایع نریخته بودم هاااا. همینجوری که چمباتمه نشسته بودم یهو نفهمیدم چه جوری سُر خوردم و افتادم تو کاسه توالت🤢
نمیدونم این وسط چی شد که وقتی پاشد دیدم پام رو اصلا نمیتونم بذارم رو زمین. خلاصه شوهرم اومد کمکم و رفتم حموم ولی دیدم دردش اصلا کم نمیشه و باد کرده بدجور. حاضر شدیم که بریم بیمارستان اما تا امدیم از پله ها بیایم پایین(خونه مون طبقه چهارمه) پام خورد به یه جایی و تقریبا از در ضعف کردم. خلاااصه مادرشوهرم اسنپ گرفت اومد خونه مون و رفتیم بیمارستان تامین اجتماعی و خلاصه انگشتم شکسته بود و گچ گرفتیم و به خاطر پله ها الان خونه مادر شوهرم اقامت کردیم تا فردل پسفردا که بتونم پام رو بذارم زمین.
حالا اینم داشته باشید که مامانم فکر کنم شاکی شد که اومدم خونه مادرشوهرم و اونجا نرفتم از دیروز عصر که بهش گفتم تا الان نه زنگ زده نه پیام داده نه هیچی🥲
یه وقتا فکر میکنم من مامان اونم نه برعکس