همین چند سال پیش با کلی استرس ، در حالی که شب قبلش از نگرانی آیندم و حرف های خانواده و مردم کلی گریه کردم رفتم سر جلسه .
اون چیزی که می خواستم تشد اما رشته مورد علاقم رو قبول شدم و همه مردم من رو یه ادم موفق می دیدن و می بینن.
من وسط ارزوهام نشسته ام اما بهت میگم که ببین سال ها من تو نقطه ای که من هستم کنکور یه نقطه خیلی کوچیک از زندگی .
می دونم برات قابل درکت نیست الان اما حالا که سال هاست به ارزوم رسیدم دارم می بینم که اگر بهش نمی رسیدم هم اتفاق خاصی نمی افتاد .
تهش رو بخوام بهت بگم ، همه چیز رو بسپار به خدا و دلت اروم بگیره به وجودش که همیشه حواسش بهت هست برو بترکون و بیا .
یه دونه تست کنکور هم شاید سرنوشت ادم رو عوض بکنه ولی مطمعن باش این ها همه بهانه و خدا برات بهترین مسیر رو بتونی خدا حال ترین خودت باشی برات کنار گذاشته