اینطوری که خیلی بده به هیچ عنوان نباید خونواده ها بفهمن منم اوایل سادگی میکردم میرفتم به خونوادم میگفتم طوری شده بود که فکرجدایی زدبه سرمون ولی بعدش ترسیدم خودموعوض کردم بااینکه تا۲سال بعد همچنان دخالت میکردن منم بااحترام همش میگفتم زندگی خودمونه خودمون تصمیم میگیریم که چی بخریم یا چی بپوشیم وخیلی چیزای دیگه...
ببین همه چی بستگی به خودت داره بهت قول میدم میتونی زندگیتو بسازی فقط بایدبجنگی وهمسرتم شماروببینه یادمیگیره ومیتونی عوضش کنی من یه سری اخلاقای همسرموعوض کردم هرچیزی شدنیه...
باهمسرت صحبت کن بهش پیام بده یهویی پیش نرو کم کم بهش بگواینکه زندگی خودتونه وبایدخودتون تصمیم بگیرین(ازهمسرت مشخص دوست نداره کسی براش تصمیم بگیره بخصوص خونواده همسرش) بهش بفهمون تصمیم گیرنده خودتون دوتایین وازاین به بعدتلاش کنید هیچ حرفی به کسی نگین ونظرهم نپرسین بعدمیبینین چقدر آرامش دارین