[QUOTE=336008495]خونوادش میگفتن تو رو خیلی دوست داره تا قبل از این حتی یه جلسه هم با دخترای دیگه حرف نمیزده خودشم میگ ...[/QUOTE
بابا عزیز دلم هرکس دو عصبانیت و اضطراب یه چیزی میگه من خودمم همینمم شاید داره امتحانت میکنه عزیزمم بهترین راه اینه باهاش صحبت کنی اونم آروم و صمیمی که دلش گرم بشه اگر هم مشکلی هست حل بشه
تروخدا دم عروس شدنت مراقبت کن اصلا زندگی همینهه
همیشه که طرفت براد شعر عاشقونه نمیخونه تلخ و شیرین باهمه
بابام یه حرفه قشنگی میزنه میگ مرد رو با اخلاق باید نگه داشت هر چقدرم خوشگل باشی اخلاقته که حرف اولو میزنه
الان خودتی و خودت ولی بعدها یه بچه بیاد گناهش چیه باباش افسرده باشه روح و روان مامانش مریض شده باشه
آدم بی جهت افسردگی نمی گیره یه نارضایتی حل نشده تو زندگی داره ببین اون مشکل چیه
رد فلگه🚩
بهش میگفتی تو هم عقل جلبکی هستی
بای
بهم بزن رابطه رو… الان که اولشه ذوق نداره و اگه باهاش بمونی بعدها بدتر از الانش میشه و مبگه از اول بهت گفته بودم
به نظرم دنبال بهانه هست که عقد نکنین
کلا هرکار کنی به چشمشون یه ایرادی داری
شوهر من چند وقت پیش میگفت لاغر گردی سیته و باسنت آب شده من دیگه لذت نمیبرم😐😐😐😐
من جای پسره بودم کلا بهم میزدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
