زنداداش کوچیکم خیلی زنه عوضیه ب زنداداش بزرگم گفته بود از وقتی زایمان کردم پایین تنم بزرگ شده خوشم میاد راه میرم و اینم بگم حسابی چاق شده
وقتایی ک میاییم خونه ی مامانم جلوچشمم مانتوشو تنگ میکنه بچسبه ب پاهاش میاد ازجلوی شوهرم با قر راه میره پایین تنشو خیلی بد تکون میده راه میره
حالم ازش بهم خورد
شوهرمم داشت نگا میکرد
حالم از شوهرمم بهم خورد