تو قسمت صندوق یه مشکلی پیش آمده بود و مابقی همکارا مقصر بودن و چون نبودن سفید بعدی بودن همه رو روی من خالی کرد تخریبم کرد و ایشون کارتش در اختیار میزاره تا توی اون کارت به کارت بشه ازش پول کشیده بود برای بستن صندوق یهو تو چشام نگا کرد گف زورتون به یه نفر دیگه نمیرسه از من پول کم می‌کنند حقیرا واقعا خداروشکر از اونجا دارم میرم اما دلم شکست اشکم درآمد چجوری تلافی کنم
چه مدیر بی نزاکتی.
من چی بگم ک معلمم ک مدیرم بود گفت برو گمشو ریخت نحست رو نبینم قبلشم ی کشیده جلو همه خوابوند تو گوشم(پنجم ابتدایی دختر و پسر هم قاطی بود) هیچوقت یادم نمیره من ک ازش نمیگذرم این فقط ی نمونه از بدی هاش بود 🥲
مدیر مدرسه ما هم جلو جمع حدود چند دقیقه با صدایربلند منو تحقیر کرد جلوی کل مدرسه خدا ازش نگذره این همه سال گذشته فراموش نکردم
باور کن ی بارم یکی از پسرا با سنگ محکم زد تو پام خودش همیشه میگفت هر کی اذیتتون کرد بیاین پیش خودم منم بهش گفتم با گریه چون خیلی درد داشتم قوزک پام بود گفت کاش پات میشکست الهی بمیری اصلا جوری رفتار میکرد انگار ارث پدرشو خوردم نمیدونم چ پدر کشتگی با من داشت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
