بچه ها خانواده من یه شهر دیگه هستن ، چند روز پیشا اومدن خونمون و رفتیم واسه دخترم وسایل های ضروری و لباس و یه کمد خریدیم ، راستش خانوادم دستشون خالیه و با این وضع گرونی من اصلا بهشون فشار نیاوردم گفتم هرچی گرفتید دستتون درد نکنه ، اسباب بازی هم فعلا موند ، بابام گفت ماه دیگه که حقوق گرفتم میگیریم ، بعد از یه طرف عمه م زنگ زده به خانوادم و همچنین به خودم که شما منو بی عزت واحترام کردید که منو نبردید ، راستش من نمیخواستم کسی از فامیل متوجه بشه که دست خانوادم خالیه و اینکه گفت عکس بده از وسایل فرستادم وایساد مسخره کردن که هیچی نگرفتی خیلی دلم شکست ، حالا از یه طرف شوهر خودم اومده خونه میگه همه ۴۰ ، ۵۰ میلیون سیمونی میخرن بابا تو با ده تومن سرو ته شو بهم آورده ، باید براش بری عروسک بخری ۳ میلیون ، منم گفتم بابام نداره منم نمیخوام فشار بیارم خودت برو براش بگیر هرچی میخوای ، بعد من گریم گرفت چون خیلی دلم شکست زنگ زد به مادر شوهرم گفت ببین چرا خانومم داره گریه میکنه بعد گوشی رو داد به من منم همه چیو به مادر شوهرم گفتم ، اونم طرف منو گرفت و شوهرمو دعوا کرد امروزم خواهر شوهرم زنگ زده آبرومو برده چرا به مامانم گفتی مامانم فشارش رفته بالا ، یعنی من ۴ تا تیکه وسیله رفتم واسه دخترم خریدم همه اشکمو درآوردن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خدا به شوهرت عقل و انصاف بده . دیگه کی ۴۰ ۵۰ میلیون توی دستش داره که سیسمونی بده . هر چیهم بدن لطفا اضافیه به داماد . والا خیلی پروان . کاش جواب خواهرشوهرت هم داده باشی که لال بشه