سلام دوستان ۷پیش پدرزنم ومادرزنم به دلیل اعتیاد پدرزنم جدا شدن و۴سالی هست که پدر زنک ترک کردن والان وضعشون خوبه صاحب کسب کار شده وادم خیلی خیلی خوبیه واقعا نمونه نداره خیلی ادم شریفی هس ومن و خانمم هرچقدر به مادرزنم اصرار میکردیم بهش فرصت بده تا ماهم دلمون باز بشه میگفتن کلا از ازدواج متنفرم خلاصه یک دندگی میکردن تااینکه فهمیدم مادرزنم که تو یه تولیدی کار میکنه باصاحب اون تولیدی صیغه نوشتن و۵سال صیغه اون طرف شده وبه طرز ماهرانه ای که هیچکسم نمیدونست منم شانسی فهمیدم صاحب اون تولیدی هم خودش زن بچه داره اونا هم نمیدونن من به مادرزنم خیلیگفتم که این جریان اشتباه و یه روزی وقتی پیر بشی اون مرد. ولت میکنه قبول نکرد حالا موندم چیکار کنم چون این جدا بودن پدر زن ومادرزنم به زندگی منم اخلال وارد کرده دو قطبی شده بنظرتون چیکار کنم این جریان من میدونم خانمم ومادر زنم حتی اون طرف که مادرزنم صیغه اون شده خبر نداره من فهمیدم تورخدا راهناییم کنید زندگیم ازدست میره
شما زندگی خودتونو کنید به اونا چیکار دارین خانم شمام اگه به شما و زندگیتون و روابط زناشوییتون علاقه داشته باشه برای حفظش هرکاری میکنه شما باید خانواده خودتونو نگه دارید
چه جوری دوقطبی شده ؟
اصلا ربطش به زندگی شما و همسرت چیه؟ یکی دیگه رفته ازدواج موقت کرده خودشم راضیه.شمام زندگیتونو بکنید کاری به بقیه نداشته باشید.
در درجه اول که نظر خود مادرزنتون مهمه . خب نمیخواد دیگه لابد با اخلاقای دیگه پدر خانمتون هم مشکل داره . البته که صیغه مرد زن دار شدن خیلی بد بوده ولی دلیلی برای برگشتش به زندگیه قبلیش نیست.
مادر زنتو متوجه کن که میدونی جریان چیه وکلا پای مادر زنتو ببر اززندگیت چرا باید زندگی اون زندگی شمارو تحت تاثیر بزاره
به مادر زنت بگو پاشو بکشه بیرون اززندکیت اگرنه که برو به زن و بچه اون یارو بگو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز