منم همین طور
ولی من بخشیدمش اما ازش ناراحتم
من مامانم فوت کرد وقتی ک ۱۲ سالم بود مجبور شدم ۲ سالش رو با مادر بزرگم زندگی کنم تو ۱۳ سالگی ک با اونا زندگی میکردم پریود شدم خونه دوستم اینا مامانش برام نوار گرفت اومدم خونه مامان بزرگم تا یه هفته همون جور درد کشیدم ولی ب مامان بزرگم گفتم ک پریود شدم با خودم گفتم نوارم تموم بشه میگیره دیگ برام خودمم خجالتی بودم هیچ جوره نمیتونستم بهش بگم ماه بعد ک پریود شدم برام نوار نگرفت من همون جوری تا یه هفته رفتم مدرسه هر زنگ میرفتم دست شویی
این بدترین خاطره ام از پریودیم بود
دیگ از ماه های بعدی با خجالت فراوون مجبور میشدم خودم برم بگیرم خیلیییی خجالت میکشیدم ولی رفتم