سلام
پسرم حدود دو ماه و نیم. از وقتی به دنیا اومده مادر شوهرم یکسره میاد خونم. این هفته ۴ بار اومد. همش بی خبر و سرزده میاد. من خیلی اذیت میشم سر غذا میاد یا یهو خونه به هم ریختس. یا یه بار لباس پوشیده بودیم میرفتیم خرید اومد. رابطه خوبی هم نداریم. مادرم تازا فوت شده هنوز چهلمش نشده اصلا حوصله ندارم مهمون بیاد. هر بار زنگ میزنه برادر شوهر مجردم. میگه من اومدم اینجا توام پاشو بیا. چجوری بهش بفهمونم سرزده نیاد؟یا حداقل هفته ای یه بار دو بار بیاد؟ یا روز خاصی از هفته بیاد
تحمل کن تا این دوره بگزره
ب شوهرت بگو خیلی رک بهشون بگه ک عزا داری و نیاز ب تنهایی داری
چقدر بد!به مرور زمان رفت وآمد کم میشه نگران نباش. الان مجبوری صبور باشی
اگه بگی دعوا می‌کنه
بی محلش کن
چقدر سرزده اومدن بدو زشته اتفاقن یبار تاپیک اینجوری زدم ولی کسی راهکاری نداد تازه میگفتن سرگرم میشید 😑😕
خدا مادرتو بیامرزه. چقدرسختی کشیدی بچه ات خیلی کوچولو بود مادرتون فوت شده . به همسرتون همینو بگید. میاد اگه کمک حاله ازش کمک بگیر
خب میاد درو باز نکن
نمیشه؟
دقیقا دخترم ک تازه دنیا اومده بود تا یکماه هر روز میومد پشت سرهم دیگه افسرده شده بودم اخه سختم بود کسی دس بزنه ب بچم. ایقد غصه میخوردم ک بچم سینمو نمیگرفت . کم کم خونم از اونجا رفت دیگه کمتر اومد درکت میکنم بعد زایمان خیلی روحیه اوم حساسه اصلا دوسنداری کسی بیاد رو مخت باشه
من‌روزا نمیتونم با بچم تنهایی برم جایی عصر شوهرم میاد دوست دارم برم یه دوری بزنم حالم عوض شه اینم دقیقا همون موقع میاد تا ۱۰ شبم میمونه. اسیرم کرده. حال روحیمم خوب نیست اصلا حوصله ندارم هی جلوشون چای میوه بزارم بردارم.
از وقتی سه ماهه باردار بودم مادرم به شدت بیمار شد. بارداریم همش غصه بود. وقتی پسرم دنیا اومد مادرم اصلا نتونست پیشم بمونه. این اومد. ولی فقط دو روز موند خدا شاهده به خاک پدر و مادرم قسم حتی یه برنج سفید برام نزاشت. حتی قرصامو نداد دستم. با اینکه سزارین بودم. روز سومم منو شوهرمو دعوا انداخت و پاشد رفت. من گفتم قهر کرد رفت لااقل راحت شدم. فرداش شروع کرد دیگه همینجوری سرزده اومدن. دقیقا تو چهل روزگی بچم مادرم فوت شد. این تا هفت مادرم صبر نکرد مادرم ۲۸ اسفند فوت کرد ۲۹ تشییع شد. این ۳ فروردین زنگ زد به شوهرم پس چرا نمایید عید دیدنی.
