درحالیکه هیچوقت دخالتی نکردی حتی خونشون نرفتی بلکه اونا دخالت کردن و اذیتت کردن..
خیلی دلم شکسته ۴ ماهه از یادم‌نرفته همش با خودم میگم مگه چیکار کردم حقم بود اینارو بشنوم
میخواستی بگی شما از زیر سایه ام برید بیرون
نمیخوام ریختنون رو هم ببینم
حالا واسه چی همچین حرفی زده
من باردار بودم اصلا شوک شدم در عوض شوهرم گفته بود
شوهرخواهرم پسرخالم میشه خواهرش با خواهرم دعواش شده بود عروسی من نیومده بودن عروسی یکی دیگه رفته بودن خواهرم گلایه کرده بود که بخاطر من چرا نیومدین احتراممو نگه نداشتین این وسط من فحش خوردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
