مادرم داشت قربون صدقه پسرم میرفت بهش تذکر دادم😒

میشد یه چشمکی چیزی اشاره ای بکنی که مادرشوهر بگیره قضیه رو اما دخترت متوجه تذکر نشه

این جوری مادرشوهره رو پیش دخترت منفور کردی و دخترتو حساس تر

شایدم دلت خنک شده نمی دونم

ان شالله که جلوی خود دخترت نگفتی  

یه بار خونه مادر شوهرم بودیم پسرم دختر کوچکم را اذیت کرد 

پسرم ۳ .۴ سال بیشتر نداشت بعد عمه اش خواست پسرم را دعواش کنه گفتم هیچ وقت به خاطر دخترم پسرم را دعوا نکن پسرم کوچولوئه نمیفهمه و حسود میشه

کار خوبی کردی بین بچه ها نباید فرق بذارن، گاهی بین بچه های منم فرق میذارن با اینکه هم جنس آن چون اولین ساده اس و شیطون، دومیم کمی سیاست داره من نمی‌ذارم کسی از اون یکی تعریف کنه فوری از خوبی های اون یکی ام میگم که تو فکر نره

بایدی وجود نداره چهار روز دیگه دنبالش راه بیوفت هرکی ناراحتش کرد بزنش نمی تونی که . با مطالعه ازش یه آدم توانمند بشار هم خودش از زندگی لذت می بره هم شما 

منظورش فک کنم خودتی میگه چه مادر خفنی😁

بااجازه اسی 

میشه تاپیک آخرمو گزارش بزنید صلوات میفرستم براتون

زمانی که بچه ها کوچیک هستن تا به سنی نیاز به حمایت دارن احتمالا مجردین یا بچه ندارین منم قبلا این طرز فکرم بودم ولی اشتباهه و دیگران یو استفاده میکنن

دو تا پنچ سالگی سن حمایته سن هفت سالگی سنیه که بچه می تونه تحلیل کنه یاد بگیره و نظر بده نباید بچه ها رو دست کم بگیریم .

اون به جاریم میگفت من عمه ام میتونم بچه ات را بزنم ولی تو نمیتونی🤣🤣🤣

همینم گفتم دیگه به خاطر یکیشون اون یکی را دعوا نکرد

قبول ندارم منم این طرز فکر رو داشتم ولی بقیه سو استفاده کردن مثلا بچه ها چند نفر بودن خرابکاری کردن و طرف فقط بچه منو دعوا کرد بچه خودطر ف گفت من نبودم اون یکی ام مهمان بود چیزی بهش نگفتن ولی از اونموقع اعتماد به نفس بچه ام اومد پایین از بس دعواش میکردن، چون شیطون تر و پرسرو صداتر از بقیه اس بقیه سیاست دارن همه کار میکنن میوفتاد گردن بچه من از اون موقع بی انصافی رو دیدم منطق و گذاشتم کنار کسی جرات نکنه اعتماد به نفس بچمو نابود کنه البته که خودم در حد کفایت تذکر بهش میدم نیاز نیست انقد زود با بی رحمی دنیا روبه رو بشه

شرایط خاص همیشه وجود داره شما می تونین ازش دفاع کنید  اما چیزی که مهمه اینه که فرزندتون بتونه از حق خودش دفاع کنه و از این شرایط اذیت نشه