خدایا خیلی خودمو کنترل کردم ک نزنم تو دهنش فقط چون پسر عمومع
برگشته به من میگه حق نداری با پسرخالت حرف بزنی یکی نیست بگه وقتی جنابالی ی کشور دیگه بودی من با اینا بررگ شدم
مجبور نیستم تحملت کنم
خدایا بالاسرم شاهده ک اگه خواستگارم نبود رودربایستی نداشتم میزدم تو دهنش😐شما بودین چی میگفتین!!!؟!؟؟؟؟