یه دوست دارم هی میگه فلان کتابو بخون و ...

چیکار کنه بنده خدا

محل سگ بهش نذار

بگو‌ همین که چاکراه های تو به اتوبان تهران قم باز میشه برا من بسه

محلش نده 

ادم خودشیفته روانپریش 

عزیزم اونم میخاد کمکت کنه از این حال درای

خدا رحمتشون کنه. چند وقته که پدرت فوت کرده؟

دوستت قصد کمک کردن داره. به دل نگیر. میخواد دستاتو بگیره و نجاتت بده...

دوستانه بهش بگو فعلا تو مود شنیدن چنین حرفایی نیستی و باید دوره ی عزاداری رو طی کنی (البته اگه بابات به تازگی فوت کرده باشه)

درکت میکنم آدم ی هم دل میخواد نه ی کسی که نصیحتش کنه منم هنوزم که هنوزه به بابام فکر میکنم چون اون ۲ سال پیش عمرشو داد به شما و پر کشید و رفت

پس داغت تازه ست

خدا رحمت کنه... روحشون شاد

دوستت خیلی زود اقدام کرده

از «رادیو راه» اپیزودهای «مواجهه با سوگ» رو گوش بده ... حتما برای دوستت هم بفرست ،شاید با شنیدنش بتونه درکت کنه

باید از مراحل مختلف سوگواری عبور کنی و به پذیرش برسی، راه میانبری وجود نداره...پدرم که فوت شد، من خیلی از خانواده دور بودم. با هیچ کس درد دل نمی کردم. می ترسیدم نگرانم بشن یا حرف های من خسته کننده باشه...یک مدت که گذشت متوجه شدم افسردگی حاد دارم. فقط به زور می رفتم دانشگاه و زمانی که برمی گشتم فقط در تختم بودم یا گریه می کردم. اشتها نداشتم. به شدت زودرنج شده بودم. مراجعه کردم به روانپزشک و هم زمان روانشناس. دارو را که شروع کردم، تا چند هفته حالم بدتر شد، ولی تحمل کردم. بعد کم کم متوجه شدم حالم بهتر داره میشه. خودم هم به خودم کمک کردم و شروع کردم پیاده روی و یک فعالیت هنری. بعد از یکسال دارو را زیر نظر دکتر قطع کردم.‌ الان سالها گذشته و خدا را شکر افسردگی برنگشت. هنوز هم غم پدرم هست، ولی زندگی ادامه داره

می فهمم . من هم خیلی به پدرم نزدیک بودم. وقتی فوت شد، احساس کردم پشتم خالی شد. 

دلتون.آروم.# ❤