یه پیرزن هست حدود ۸۰سال ایناس
ددوتا هم دختر داره هر کدوم بالا ۳۵ سال
از فامیلاموونن باهم رفت و امد داریم زن خوبیه چیزی ازش ندیدیم
اما برای دومین بار ب مامانم تیکه انداخت
دخترش گفتهدبود دخترت رو فامیل بیاد بگیره
پیرزنه گفته تو فامیل کیا دیگه دارن ک بیاد بگیرتش پسر داییش هم ک زن گرفت
(اخرین پسر مجرد فامیل ک سنش بمن میخورد)
یه بارم پارسال توبازار بهم گفت چرا پسرخالت نیومد تو رو بگیره😐من موندم هنگ کردم
مامانم گفته بود اصلا از فامیل خوشش نمیاد هیچ حسی نداره
اما من دلم خنک نشده هنوز
اگ ب خودم گفتم چی بگم؟ یه جواب بگین ک نگه چه بیشعور و زبون درازع
اخه من یهو عصبانی میشم
برا خودم بده