یکی از اشناهای ما خانواده بیرون بودن
بعد یه گدایی اینا رو میینه
بعد همون لحظه گداعه
میره تو نقش
خودشو کج میکنه و میلزونه
انگار سکته ای ها
وبه سمت ماشین اینا میاد
تا گداهه میاد بگه پول بدین
همون لحظه مرد خانواده
ادای سکته ای ها رو در میاره
خودشو کج میکنه و میلزونه
که بگه ما بدبخت تر از تو هستیم
خلاصه گداهه در حالی که خودشو کج کرده بوده و میلرزونده
یه لحظه لرزشش متوقف میشه
شوک میشه
و با تعجب نگاه میکنه