ی فروشنده بود خیلی هیز بود کار به کارش نداشتیم همینطوری زل زده بود چرت و پرت میگفت
جامون عوض کردیم باز مزاحم میشد و من به شدت عصبانی شدم رفتم سمتش بهش گفتم دردت چیه اون همینطور خندید بیشتر عصبانی شدم یه لگد بهش زدم که نوش جونش کمش بود
بعد دوستام اومدن منو کشیدن عقب که اره ورزشکار نباید اینطور باشه مرده هم رنگش پریده بود عوضی
گمشید بابااا😂😂😂
من کونگفو کار میکنم