نوشهر غریبیم خواهرامم پیشمن منم شاغل بودم بعد هم در معرض خطر بودم یکبار غذا درست نکردن یکبار کمکی چیزی ندادن حالا خودشون بودن میگفتن بیا خواهر داریم به دردمون نمیخوره و... یکی همسایه ها مون فهمید باردارم تا الان چند بار غذا می‌فرسته واسم آدم بعد خواهرم برگشته گفته یوقت چیزی توش نریخته باشه و اومد مثل چی افتاد رو غذا و خوردش
عجب 🥴 چه بی احساسن خواهرات
ببخشید ولی خیلی خواهرت بیشعوره...منم مث تو تا ماه اخر حالم بد بود یکی نبود ی لیوان آب بده دستم بهش فکر نکن اصلا هروقت خواستی سفارش بده برات بیارن
کلا ادمهای بار دار حسا س هستند
توقع ات را کم کن از دیگران بهت خوش میگذره
گرچه خواهرت هم بهتر بود یک کمکی میکردند
خب همون موقع باشوخی وخنده بهش میگفتی خودت که چیزی درست نمیکنی برام بیاری کس دیگه هم درست کرده میایی میخوری!!!
البته که بهت بگم از کسی انتظار نداشته باش
وقتی هم میشه اونا بتو نیاز داشته باشن مثل خودشون رفتا‌ر کن
تماااام
دیگه زندگیا سخت شده
ماشالله افتاده هم‌نبودی ک کمکت کنن
اونقدر حالت خوب بوده ک سر کار هم میرفتی
حالا استراحت مطلقی چیزی بودی حق داشتی ولی بنطرم الان ن
باور کنید بقیه مسئول بارداری شماها نیستن
شاغلی برای خودت هستی حقوقتو به اونا نمیدی که
باردارم هستی از شوهرت هستی عزیزم مسئولیت برای اونه نه خواهرات
زن همسایه هم چون بوی غذاش به خانم باردار خورده برات آورده نه بخاطر کمک کردن
توقعتونو کم کنید سطح انتظاراتتون رو از اطرافیان به صفر برسونید اینجوری هم خودتون آرامش دارید هم بقیه
عزیزم منم باردارم ولی اصلا توقعی از هیچکس ندارم
حتی همسرم کمکم میکنه هزار بار تشکر میکنم
اینجوری خودت راحت تری و هیچ منتی بعدا سرت نمیزارن
قبل از هرکار و اقدامی به خودت بگو من فقط خدارو دارم ببین از پسش برمیای اونوقت انجام بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
