یکی از اقوام بنده خدا برای ازدواج پیشنهاد داد بهم پنج سال پیش که موقعیت ازدواج نداشتم گفتم قصد ندارم ...گذشت فراموش کردم ....
حالا بعد پنج سال مادر این آقا هروقت تماس میگیره مامانم حال احوال پرسی فوکوس میکنه روی من 😶 حرف میبره روی من .. اولش میگه شما خانواده خوبی هستین فلان...تعریف ... یکدفعه میگه دیانا خوبه همه دوست دارن عروسشون بشه زنشون بشه این صحبتا 😶 .سوزنش میزه ب من🤣 ...به مامانم میگم مامان چرا تعریف از داداشم نمیکنه سوزنش بزن به اون مستقیمممممم از اون تعریف کنه 🤣🤣🤗🤗🤗 بگه میخوان همه زنش بشن😁🤣 ...
خیلی عجیب ...مامانم هر دفعه میگ نظر لطفتون ...
شما چنین تجربه ای داشتین ؟ شما الان جای من باشین یک تعریف ساده میدونین یا حس میکنین خانوم منظور داره ؟