بچه ها من سرکار میرم اداره کار میکنم قبل از عید یه اقایی اومد کاراموزی ۲۰ سالشه خیلی باهام حرف میزنه خیلی خواستم خودمو کنار بکشم ازش ولی خودش باهام سر صحبت رو باز میکنه یه بار توی راهرو بهم گفت کاش زنم بودی جا خوردم از حرفش از اون روز تا می دیدمش فرار میکردم سعی میکردم باهاش تنها نشم چون میدونستم حسش بچه گانه س .دخترای دیگ هم اون قسمت هستن ولی این اقا گیر داده ب من نمیدونم چیکار کنم
فانتزی داره هورموناش فعال شدن
بزرگتر قابل هضم بود این نه
محکم باهاش برخورد کنید جدی باشین
ایشون تحت تاثیر هورموناشون هستن طبیعیه
حسش زود گذره زیاد اهمیت نده به حسش چون ۲۰ سالشه زیاد نمیشه به احساسی که داره تکیه کرد
بی محلش کن
کلا مردا زن های بزرگتر از خودشونو دوست دارن
رسمی ومادرانه باهاش برخورد کن،اینجور پسرا تازه از مادر جدا شدن ودنبال یکی نثل مادرن،شما از نظر عقلی۱۶سال جلوتری ازش
منم جایی ک کار میکنم پسرای کوچیکتر از من بهم پیشنهاد میدن البته یکی دوسال کوچیکتر ولی من اصلا نمیتونم قبول کنم سن خط قرمزمه حتی با همسنمم نمیتونم کنار بیام چ برسه کوچیکتر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
