هم از برادرم و هم از خانمش بزرگترم.
انتظار دارم وقتی حقوق برادرم بسیار ناچیز هست، همون حقوق ناچیز رو صرف مهمونی برای خانواده اون هم خانواده درجه 2 نکنه. انتظار دارم به پدر مرده من فحش نده. انتظار دارم وقتی شماره تلفن مادرم روی گوشی میفته، جواب بده. نه اینکه کاری کنه که برادرم هم جرات نکنه تلفن رو ج بده! انتظار دارم حداقل یکی از مجالس فامیل رو بیاد. انتظار دارم حداقل سالی یک بار اجازه بده که برادرم سرخاک پدرم بره.
خسته مون کرده بس که میگه بچه ها رو میزارم و میرم. با وجود قندبالا، فشار بالا، وزن بالا، آگاهانه و عامدانه داروهای بارداری مصرف کرد و 2قلو حامله شد.هفته اول 7ماهگی ختم بارداری رو دادن اون هم بخاطر اینکه خودش داشت می مرد. مسمومیت حاملگی گرفته بود. یکی از بچه ها هیدروسفالی و یکی دیگه بیش فعالی شدید داره. خوب آخه این چکاری بوده که کرده؟! هم خودش رو بدبخت کرده و هم بچه ها رو
از برادرم هیچ انتظاری ندارم. دیگه چشم امید ازش بریدم....
ولی بگم که دلم هم براش میسوزه....