یعنی هم اندازهای که پول گذاشته بود سند به نامش زد هم از ما کرایه میگیره هم به همهی فامیل گفته من برای پسرم خونه خریدم خاله هاشو عموهای شوهرم هروقت منو میدیدن میگفتن عجب پدرشوهری داری که براتون خونه خریده.چقدر به من فشار وارد شد که اگه بیرون مستاجر بودم یکی نمیومد یه منت به سر من بذاره
من که این خونه کامل از چشمم افتاده و به شوهرم گفتم اولین فرصتی که گیر اوردی بذار برای فروش تا اینکه 3هفته پیش پدرشوهرم گفت اره خیلی پول لازم دارم میخوام برای دخترم یه مغازه باز کنم شوهرم گفت میخوای خونمونو بفروشیم سریع گفت اگه مشکلی نداری بذار برای فروش