نميتونم با شوهرم زندگى كنم
خوبى هم داره هم تو اين لحظات واقعا ازش نفرت دارم و به طلاق فكر ميكنم
واقعا موندم بايد چيكار كنم من
۵۰ درصده ما ها هم داریم ب زور با شوهرمون زندگی میکنیم😑😑😐
خوب مشکل اصلی رو پیدا کنین و سعی کنین حلش کنین
بچه ها بگين چيكار كنم ارامش بهم برگرده
درسته روزاى خوبم داريم خوبى هم داره اما من واقعا نميتونم بااين اخلاق و رفتارش زندگى كنم
خوب ببین بعد طلاق زندگیت بهتر میشه یا بدتر یا مثل الان..من به شخصه اگه جدا بشم بابام نمیذاره تاسر کوچه تنها برم پوشک برای دخترم بخرم
مگه اخلاقش چجوریه
يه هو اخلاقش عوض ميشه يه چهره ى نگران و پريشان ميگيره و تند حرف ميزنه با لحن بد حرف ميزنه
من دیروز این موقع نفرت شدید داشتم ازش .ولی شب دوباره آشتی کرد.موقع نفرتم حتی به طلاق فکر میکنم.نمیدونم لین حس عادیه یا دیوانه شدم
ميدونم اعتياد داره شايد خيلى خيلى شديد نباشه اعتيادش اما ميدونم يه چيزى مصرف ميكنه
آدمی باید طلاق بگیره ک بدونه بعد طلاق مستقله حداقل یه خونه کوچیک داره...آق بالاسر خودشه...درآمد داره تنهاییاشو سر کنه یا ب بچش برسه....در غیر این صورت طلاق فقط سربارشدن و بدبختیه...آدم تحمل کنه بسوزه و بسازه بهتر از پشیمونی بعد از طلاقه
مرد معتاد رو نمیشه باهاش زندگی کرد. همون طلاق بگیری بهتره. امیدوارم بچه نداشته باشی
اگر اعتیاد داره خوب فکر کن در مورد زندگیت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
