تو تمام منی
من تمام اندوه زنان سالخورده سرزمینم
که از سر ناچاری
ردپای عشقشان را در فال ها دنبال می کنند
شاید روزی برگردد
شاید دوباره مرا بخواهد
شاید مرغ عشق ها
قهوه ها
تاروت ها
یک بار راست بگویند
ولی هیچ مردی
هیچ وقت به اغاز قصه برنگشت
به لبخندم اعتماد نکن زخمی با من است
که با هیچ دروغی درمان نمی شود
تا روزی که هنوز
زنان غمگینی هستند
که با صدای زنگ تلفن
بغض می کنند
نیلوفر لاری پور