رفتیم خونه زنموش الان داریم بر میگردیم
دوتا چمدون چرخ دار همراهمونه
دوتاش برداشت با دوتا دستش از پله ها ببره پاین
بعد جلو زنموش گفت تو برو به قرتی بازی هات برس
نمیخواد دست بگیری منم گفتم قرتی خدتی
زنموشم گفت بده دست من دست بگیرم
😏منم گفتم مرد هست زورش زیاده خودش دست میگیره
بعد اومدیم از خونه بیرون گفت میزنم دهنت ها
میخوای به مامانم برسونه بگن زن زلیل منم دیگه نگاش نمیکنم شوهرمو بره گمشه