به نظر من بهتره با پدرشون صحبت کنن و صادقانه بگن که دلبسته این آقا هستن و درکنارشم تجربه و نظر پدرشون براشون اهمیت داره،بهتره پدر متوجه باشه که ایشون تا چه حدی مصمم هستن بعد اگر همین دلایل مطرح کردن سعی کنید قانعشون کنید و در نهایت ایشون میتونن بدون موافقت قلبی پدرشون ازدواج کنن چون هم سنی هم استقلالی این بینش دارن اما خب بهتره که به این مرحله نرسه، گاهی وقتا بعضی از بزرگترها توقع دارن بچه ها با معیارهای اونا ازدواج کنن، مخالفت ی پدر دلیل قطعی بر شکست اون ازدواج نیست گاهی ریشه در احساسات و تصورات خودش از داماد آینده داره، من احساس میکنم ایشون تصور یه داماد پزشک و ساکن شهر خودشون رو دارن تا اینکه بخوان این حس اضطراب جدایی دخترشون و آقایی که خب ممکنه ظاهراً مورد توجه بقیه خانوم ها باشه رو داشته باشن،شایدم حدس من اشتباه باشه ولی در کل باید با پدرشون صحبت کنن و ریشه مخالفتشون پیدا کنن
معمولا گفته میشه اکثر آقایونی که سمت بدنسازی میرن کسانی هستن که دوست دارن تو چشم باشن از لحاظ ظاهری،شاید پول زیاد و ظاهر سازی که ایشون انجام دادن زیاد به مزاج پدری مثل ایشون خوش نمیاد و برای خودشون فلسفه ها میبافن،ک البته به عنوان ی پدر حق دارن این دست نگرانی ها داشته باشن ولی این موضوعات دلیل مخالفت کامل نیست از نظر من
الهی...
بنظر میاد احساسی هستن...
انگار فکر میکنن که دارن شما رو از دست میدن و به هر چیزی برای نگهداشتنت چنگ میزنن
بنظرم خیال پدر رو راحت کن...
مثلا بگو هر چی بشه مسئولیتش با منه! توکلم به خداست و تا ابد دلم به حضور و پشتیبانی شما گرمه و...
نمیدونم ازین حرفا که خیالشون رو راحت کنی
اگه سنگین وزنه و بدنسازی هم کار میکنه ، مطمئنن پودر و ویتامین‌ها و داروهای بدنسازی استفاده می‌کنند، این خودش ممکنه در آینده مشکل سلامتی ایجاد بکنه
شاید نمی‌تونه با زندگی کردنت تو یه شهر دیگه کنار بیاد..
نه
