دیشب عمه اینام میخواستن بیان خونمون منم پریودم اصلا نمیتونم تکون بخورم گفتم نیاید خونه نیستیم یکساعت بعدش الابلا گفتن میخوایم بیایم شوهرمم پشت گوشی گفت طوری نیس بگو بیان گفتم باش نیم ساعت دیگه بیاید پا شدم با چه دردی همه خونه دو تمیز کردم ولی شوهرمم کمکم کردا
حالا امروز داییم اینا از راه دور اومدن خونه مامانم اینا خونه ماهم میخوان بیان اقا سرکاره ظهر میاد خونه ها ولی چون سر و وضعش کثیفه و زودم باید برگرده سرکارش میگه نباید بیان
اونا از راه دور خب اومدن
حاضز نیس از کارش بگذره یه حمام بره یکم اینا بیان و برن
مردا هیچوفت از خودشون و برنامه هاشون نمیگذرن اون وقت ما خانما.....