به جایی رسیدم که پشتیوانه کسی رو نخوام من جدامیشم میخوان بخوان نمیخوان نخوان البته پدرم میگه همیشه پشتتم مادرمم میگه اذیتت میکنه برگرد ولی برگردم کادرم انقد غر میزنخ تعنه میزنه که اخلاق تو خوب نیست اخلاقت بده وفلان و بهمان برای همین جداشم بابد یه چیزی بگیرم ازش که بتونم خونه بگیرم