پدر و مادرم رفتن یه مسافرت اضطراری، چون همین چند روز پیش از همدان برگشتیم دیگه حوصله مسافرت دوم رو نداشتم برای همین موندم خونه.😬 بیاید حرف بزنیم خوابم نمیبرههههههه🚶🏼♀️
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.