ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من چیزی نمیگم اما انقد از خونوادم میگه منم عین خودش میشم البته یه مدت چیزی نمیگفتم اما جواب نگرفتم . ...
خب اون میگه درمورد خونوادت با زبون خوش بگو ناراحت میشم اگه باز تکرار کرد سکوت کن تا بفهمه رفتارش زشته یا قهر کن ببین چجوری تنبیه میشه ولی تو اصلا درمورد خونوادش هیچی نگو
در مورد دوستش من نمیتونم چیزی بگم چون شرایطو نمیدونم
یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
منم این دورانو داشتم ، ته دل آدم خالی میشه خیلی باحاله.. ولی تموم شد، شروع نشده تموم شد😂 درس رو بهش ...
دقیقا🥹❤️
خوب کردی ولی خب من دیگه شوهرم شده😂🍭
' شـــک نکن ' دنیا همینه :مـرد بودن ' دَرد ' دارد ..... نامرد بودن ' کـِـیـــف ' !!خوبی ' تــاوان ' دارد ..... بدی ' احترام ' !!پاک باشی ' تـَـنهایی ' ....... خیانت کنی ' با کلاســی امادور باشـــی و تــپــــــنده بهتر است از این که نزدیـــک باشی و زننـــــــده☜ این مفــــــهوم را که در رگ هـــایت جاری کنی✘ دیگر تنـــــــــها نخواهی بود ✘💔🙂
بزرگترین حسرت زندگیم اینه که عشقو متأسفانه تو زندگیم تجربه نکردم ، دلم با همسرم نیست متاسفانه. به زن ...
من با عشق شروع کردم اما الان تبدیل شده بهتنفر و این واقعا بدهست . خیلی سخته ارزوی مرگ کسی رو کنی که یه روزی عشقت بوده . من دختر حساسی هستم حرفا منو زود میشکنن و دلسرد میکنن
شوهر دستو پا گیره.. تا وقتی که برای چشاش میمردم میگفتم الا و بلا شوهر میکنم شوهرمم فقط همونه ولی الان چشماش دیگه به چشم نمیاد از چشمم افتاده، راهمو پیدا کردم و فقط میخوام درس بخونم و شوهر نکنم ، من یدونه بچه نمیتونم بیارم حالا چجوری دو تا پسر تو تالعم هست خدا میدونه😂 شاید منظورش دو تا پسر بوده😁🤏🏻 والا من خیلی کل شقم بعیده بتونم برم خونه شوهر
خب اون میگه درمورد خونوادت با زبون خوش بگو ناراحت میشم اگه باز تکرار کرد سکوت کن تا بفهمه رفتارش زشت ...
همه کار کردم اما جواب نداده اخه بدتربیت شده باباشم همینه.قضیه دوستشم کامل مشخصه دعوتشون کردم رستوران خب بالاخره بایددعوتم کنن نه اینکه یه تعارف الکی کنن بیاین خونمون حداقل میتونن بگن فلان شب شام بیاین خونمون
همه کار کردم اما جواب نداده اخه بدتربیت شده باباشم همینه.قضیه دوستشم کامل مشخصه دعوتشون کردم رستوران ...
تو ذاتشه اما خب داری باهاش زندگی میکنی سازش کن تا زندگی خودت شیرین تر شه
یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔