شوهر خواهرش خواهرش رو برای دومین بار کتک زده با کمربند
وقتی اومدم خونه پدر شوهرم ، شوهرم میدونست و خیلی عصبانی بود اما سعی کرد سنگین اما محترم رفتار کنه
هنوز نمیدونم چی شد اما فهمیدم شوهر خواهرش به چیزی گفت
شوهرم گرفت داقونش کرد
اینقدر جیغ زدیم داد زدیم سعی کردیم جدا شون کنیم اما حسابی زدش
خواهرشم پشت همسرم شد
شوهرم بچه خواهرش که پنج سالش هم هست رو با شوهرش فرستاد که بره
گفت بچه هات بیخ ریش خودت طلاق آبجی مو میگیرم گمشو بیرون و حرفایی که نمیشه گفت
من خیلی ترسیدم
هم اینکه ناراحتم از دستش میگم چرا دخالت کردی
میگه من مثل داداشت نیستم چه سالی یکبار سراغ خواهر شو نمیگیره بگه ناموس ما تو خونه مردم حالش چطوره