خونه مادرشوهرم بودم خواهرشوهرمم پسر یکسالشو گذاشته بود اونجا و رفته بود من رفتم اتاق دیدم بچه نشسته تو اتاق گریه میکنه
بعدش اومدم تو هال دیدم بچه نشسته تو بغل مادرشوهرم و اروم هست
یهو چشام اندازه چی از حدقه زد بیرون از مادرشوهرم پرسیدم آران از کی تو بغل توعه گفت یه ۴. ۵ دقیقه ای میشه گفتم مطمئنی؟؟؟؟گفت اره بابا. در صورتیکه من خیلی زود اومدم تو هال ینی یه دقیقه هم نگذشته بود
نمیدونم شایدم من روانی شدم ولی خب پس اون چی بود من تو اتاق دیدم خدایا منو شفا بده😐