بیرون بودم خسته و کوفته از سرکار برمیگشتم یه اقایی تو ماشین صدام کرد میشه یه لحظه بیاین خانوم؟
اول ترسیدم نکنه بخواد توی ماشین خفتم کنه خیابون هم خلوت بود درجوابش گفتم:نه اگه میخواید ادرس بپرسید باید بگم که ابنجارو نمیشناسم زیاد
گفت نه میشه یه لحظه صبر کنین جل*ق بزنم؟
تابحال چنین حرف زشتی نشنیده بودم...
میگفتی تا ننت هست من چرا
خاک بر سرش عوضی
معنیشم بگید😁
وای خدا😑😑😑میگفتی مگه عکس ننتو نداری بیناموس
😶😶😶
میگفتی برو پیش خواهر مادرت بزن
پسرای سرزمینم:/
بین دوستام به حاضرجوابی مشهورم ولی انقدر خشکم زده بود فقط نگاش کردم حتی نتوستم فوشی چیزی بگم...اونم سریع گاز داد و رفت
ولی روزمو خراب کرد
از این دیوونه ها زیاده
منم یه بار بیرون بودم مرده تو ماشین بود اما در ماشین باز بود گفت خانم منم برگشتم دیدم اونجاشو داره نشونم میده یعنی از ترس زبونم بند اومده بود فقط فرار کردم
هول های احمق جامعه رو به گند کشیدن
وطنم پاره ی تنم
۵ سال تو غربت دارم زندگی میکنم یبار توهینی مزاحمتی از هیچ پسری ندیدم
