نشسته بودم تو خونه ام یکدفعه زنگ در رو میزنن آیفون رو که بر میدارم میگه لطفا در رو باز کنید برم دستشویی منم دو دل بودم برا باز کردن در گفتم شاید نقششه خلاصه رفتم و باز کردم.
اون طرف هم بدو بدو رفت دستشویی و بعد ۱۰ دیقه اومد بیرون و تشکر کرد و رفت.
الآن خودم خواستم برم دستشویی دیدم تو دستشویی یه بوی گندی پیچیده.
دیدم طرف اسهال کرده آب نریخته بره پاشیده به دیوار و خودشو رو کاشی ها نشسته شسته.
منم الآن خونه خودم نیستم و اینجا خونه مادرشوهرمه.
و مادرشوهرم گفت باز کن بره دستشویی گناه داره.