2733
2739

همه جای دنیا رسمه روز اول عید میرن خونه ی پدر و مادر به رسم ادب و احترام و تبریک سال نو به اصطلاح برای دست بوسی ..

منم روز اول عید به خاطر احترام گفتم به شوهرم بریم خونه ی مادرت اینا 

یعنی حتی به خونه ی مادر خودم ارجحیت دادم گفتم خدمت برسیم برای تبرک سال نو 

همسرم زنگ زد خونشون که بگه میایم 

نمیدونم پشت تلفن یه بهونه ای آوردن که من نفهمیدم چی بود 

شنیدم شوهرم گفت ربطی نداره و ... میایم 

خلاصه گفت شب میریم 

عاقا ماهم با ذوق و شوق حاضر شدیم با بچه هامون رفتیم اونجا 

کمی نشستیم 

دیدم برادرشوهرم اینا هم هستن خواهرشوهرامم اومدن 

کاشف به عمل اومد که صبح هم باز یکی دیگه از خواهر شوهرام اومده سر زده رفته 

قبل از شام مادرشوهرم اومد روی مبل کنار ما نشست 




بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
هستین ؟

لایکم کن

جواب هرکس رودادم خودش ریپ بزنه حتی تواستاتر،اگرریپ نزدم بدون اگرتعلیق نشدم لیاقت جواب نداشتی ندادم،فحش نمیتونم بدم چون تعلیق میشم امابدون نثارخودت ووالدینت کردم ودلم خنک شده،ولعنت خدابه مردی که به زنی دراین سایت درخواست میفرسته ولعنت به والدینش بااین نجس زاییدنشون وبزرگ کردنشون....
2740

بهم گفت : ما تاحالا به زور خونه ی شما اومدیم که شما به زور میای ؟؟؟؟!!!!

روز اول عید خونه ی مااااادررررر بری بهت بگه به زور اومدی خونم 

انقدررر دلم شکست که هنوزم قلبم درد میکنه انقدر غصه خوردم رفتم تو سرویس بهداشتیشون کلییی گریه کردم 

برگشتم خونه با دل خون سفره هفت سینمو جمع کردم 

فقط زدم به سینه براشون که اینجور که دل من رو شکستن روز اول عید خدا دل دخترشونو بشکنه 

آخه خدای من شاهده فقط برای احترام به مادرشوهرم با ذوق رفتم برای همه شون هم عیدی گرفته بودم 

اینجوری نا امیدم کرد ، از خونش ما رو روند 

دلم پاره پاره شد 

هنوزم حالم خوب نشده 😭 عیدمون رو خراب کرد 

خدا نا امیدش کنه ایشالا

دوست ندارم کسی رو نفرین کنم ولی سنگ رو یخم کرد 

 خدا ، خداست چرا از خدا نمیترسن اینجوری دل میشکنن ؟ 




یه چیزی بگم ؟من امسال ۴۰ ساله شدم 😍😍🥰🥰🥰🥰ولی از لحاظ روحی ۲۳_۲۴ 😁😁

چشم بذارید روی هم می‌رسید به چهل سال پنجاه سال و میفهمید حیف از عمر و جوونی و ارامشتون به بخاطر حرف مادرشوهر خواهر شوهر به هدر دادین 😅😅😅

الان اگر برمیگشتم به گذشته از تمام حرفا و تیکه های مادرشوهر خواهر شوهرم با خنده و بی‌خیالی و کم محلی رد میشدم 

شما قضاوت کنید 

خودتونو جای من بذارید 

روز اول عید همه ی پدرمادرا انتظار اومدن بچهاشونو دارن 

آمادگی پذیرایی رو دارن 

طرف ما اگر روز اول نریم حتی ناراحتم میشن که چرا فلان دخترم فلان پسرم نیومد 

نمیدونم از این به بعد چیکار کنم 

خانوادم میگن دیگه نرو اونجا 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687