وارد ۴ ماه شدم.غذام انقدر کمه ک گاها استخونای تنم درد میگیره.بیشتر با میوه و مغزه سیر میکنم خودمو.همش ولو شدم یا خوابم.ضربان قلبم بیشتر روی ۹۰ تا ۹۸ هست.وزن کم کردم.بی حوصله و بی جون شدم.احساس میکنم دارن از مغز استخونم تغذیه میکنن ،دو تان.تاریخ غربالگریمم رسیده گذاشتم چند روز بگذره واضح تر بشن بعد بدم
﷽من خوבمم ..نـہ تنـבیسے از اونچـہ ڪ בیگراט میپسنـבט .. نـہ تقلیـבے از اونچـہ ڪ بهش باور نـבارم .. من با تمام کم و کاستیا خوבمم ـٖؒ
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نینی سایت اینجوریه که تو تاپیک بزن درمورد یه چیز خیلی عادی آخرش دعوا میشه خانوما بیایین یاد بگیرین چیزایی که خودتون تجربه کردین حالا خوشایند خودتون هست یا نیست نکنین تو حلق بقیه وقتی بهم احترام بزاریم جهان قشنگتری خواهیم داشت
مادری در بارداری سوم هستم ، کاملا طبیعیه ، من همیشه ۳ ماه اول بیمارستان هستم مثل اسکلت برمیگردم خونه و کم کم از هفته ی ۱۶ بهتر میشم باز از هفته ی ۳۰ میفتم
اگر در مسائل بارداری و مادری و کودکان نظر میدم چون تجربه سه بارداری و فرزند داری دارم ، شما هم اگر تجربه ندارید بهتره مامانارو نگران نکنید الکی
برو دکتر تغذیه و دکتر زنان کمک میکنن یکم اذیتات کمتر بشه
فقط 31 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
نی نی تو راهه😍 لطفا اگر نظری از من خوندی حتما و حتما عقل خودت را اولویت بذار. من فقط بخش کمی از ماجرا را شنیدم و تو بخش زیادی از آن را دیدی. از صمیم قلبت از خدا بخواه اون همه چیز را با جزئیات میدونه همه چییییز پس بهترین یاری دهنده خودشه. کاربر قدیمی از ۹۴. تعلیق شده🤷♀️ حالا چرا؟؟ کسی پاسخگو نیست.
طبیعی هست ...منم مثل خودت بودم ولی حتما ویتامین و اهن بخور من از کم خونی شدید سر حاملگی اول دچار تنگی نفس شدید شدم ولی خوراک کم و استفراغ شدید داشتم همش تو خونه ولو بودم حالم داغون بود
ماه ۸ و ۹ غذا نتونستم بخورم اینقدر معده ام اذیت بود
میگذره بالاخره
نی نی ام هم وزنش عالی بود
خدای مهربونم خیلی خیلی دوست دارم ممنون برای تک تک معجزاتی که تو زندگیم میبینم. من یه زن سرحال و قوی هستم که تمام قد پای زندگیم ایستادم😍😍 تو من رو به جشن زندگی دعوت کردی و روا نیست که در این جشن لحظه ای ناشاد باشم