2733
2734

خواب دیدم با مادرشوهرم و جاریم رفته بودیم گردش


ناهار کباب داشتن.برادرشوهرم رفت ذغال بخره


اومد یه نوزاد دختر دستش بود با کمی زغال


 گفت یه زن این بچه رو فروخته بهم ۸۰ تومن.مادرشوهرم گفت این حرامزادس بیا با ذغالا آتیشش بزنیم کباب ها رو درست کنیم


من مخالفت کردم ولی اهمیت ندادن.بچه رو آتیش زدن.هنوز صدای جیغ بچه تو گوشمه.مادرشوهرم یه سیخ کباب گرفت سمتم گفت بخور نخوردم ولی جاریم و خودش خوردن





کسی میدونه تعبیرش چیه؟


مادرشوهرم اذیتم میکنه دیشب تصمیم گرفتم که بچه هامو ول کنم و طلاق بگیرم.تاپیک هم زدم دیشب و منصرف شدم بعد این خواب رو دیدم.خیلی فکرم درگیرشه



شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

شاید چون بهش فکر کردی ذهنت مشوش بوده این خواب و دیدی ، 

شایدم مادر شوهرت اینا علیه کسی اقدامی کردن که اینطوری متوجه شدی ، ممکنه بچه یتیمی کسی باشه که بهش ظلم شده باشه 

البته این فقط یه حدس ، تعبیر خواب بلد نیستم 

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687