2737
2734

داشتم با اتوبوس از تهران برمیگشتم شهرمون یه خانومه خودشو چپوند کنار من ..اولش بهم گفت میشه بری کنار پنجره بشینی یه نه قاطع گفتم چون زیر پام یه عالمه کیسه کتاب بود..اومد نشست یه کیف اداری مردونه بزرگ دستش بود ..تا نشست برگشت گفت تشنه امه اتوبوس اب داره ؟گفتم نمیدونم من رفتم اب خریدم ..بعدم معمولا اب معدنی نمیرخن که تو همون بطری اب شیر پر میکنن!بعد یه اقایی اومد پولا رو جمع کنه برگشت به اون گفت یه بطری اب به من میدین ..گفت خودت پاشو بردار ..هیچی دیگه با یارو دهن به دهن که وظیفته ..منم ترسیدم از وحشی بازی زنه ..گفتم خانوم اروم باشید من میرم میارم ..از اون زنااا بودا که صداشو بندازه رو سرش بیخودی 

منم هندزفریام تو گوشم بود یه ریز غر زد بلند بلند از اون اقاهه و رفتارش ..حرف زد حرف زد از خودش گفت بی مقدمه! وکیل بود گفت یکی تصادف کرده میخوام براش نامه پزشکی بگیرم یعنی خیلییییی بهش اسیب خورده مغزش اسیب شدید دیده حالا خدا میدونه واقعا طرف اسیب دیده یا نه ..فهمیدم مخ یه پزشکه رو زده یکاره پاشده با یه جعبه شیرینی مخصوص شهرمون رفته بیمارستان محل کارش نامه رو با یه زبونی ازش گرفته حالا چی شده دکتره راضی شده برای اینکه قبلش به این وکیله گیر داده بوده و براش پیغامای فدایت شوم و اینا فرستاده بوده بعد اینم خودش دوست داره با یه دکتر ازدواج کنه ۳۲ سالش بود خرش میشه اما میبینه که دکتر قصدش ازدواج نیس یه دوستی بوده بعد تهدیدش میکنه که با همین مسیجایی که بهم دادی ابروتو میبرم ازت شکایت میکنم طبق قانون فلان و بهمان ...تماااااام مسیجاشم برای من میخوند..بعد در کیفشو باز کرد نامه پزشکه رو نشونم داد مهرشم پایین کاغذ بود دیدم تو کیفش یه عالمه لباس چپوووونده ..بعد ت ل گرامشو نشون داد گفت ببین اینا رو من اصن نمی شناسم سلام داده گفته میخوام باهات اشنا بشم هنوز وقت نکردم جوابشونو بدم ...اها اینم بگم که یه پسری همون اول کرایه اشو حساب کرد و رسونده بودش ترمینا بهم گفت اینو میبنی اینم دوسم داره من رفتم هتل موندمو اینا .....وای از اون عوضیا بود خیلییییییییی حرفه ای بود ..بهش میگم اخه اینجوری ندیده نشناخته چجوری جوابشونو میدی ! نمیترسی میره سر قرار..یا یکم بهش تیکه مینداختم یه حرفی میزد خودشو توجیه کنه مثلا میگفت نه من اونجوریم نیستم بفهمم طرف زن داره دورشو خط میکشم...یهو یکی از همونا که باهاش چت کرده بود رو نشون داد گفت این پسره رو میبنی از من ۴-۵ سال کوچیکتره از من خوشش اومده دیگه که اومده شمارمو گرفته میخواد اشنا بشه بببین چیا گفتیم اینم عکسش یهو دیدم وااااای خدا این که دوس پسر دوستمه که ۶-۷ ساله باهمن و قراره باهم ازدواج کنن ..یهو تا دیدم چشام گرد شد و با لکنت گفتم عه اینو که من میشناسم این وحیده ..

وااااای خیلی بد بود بعد چند ثانیه یهو به خودم اومدم گفتم کاش لو نمیدادی میشناسیش قشنگ ازش حرف میکشیدی بعد ...که اینم یهو گوشیشو خاموش کرد گفتم میشه لطفا پیعاماتونو ببینم ...گفت نه بابا موکلمه کارم داشته چطور مگه..گفتم قراره با دوستم ازدواج کنه چندین سال باهمن گفت هنوزم باهمن گفتم نه اره نمیدونم ..اصن هنگ کردم اخه مدتی میشد از دوستم بیخبر بودم نمیدونستم کاته یا نه ..بعد گفتم میشه بهم توضیح بدی حداقل من به دوستم بگم که طرفش چجور ادمیه یهو ترسید گفت نه چیو میخوای بگی تو که نمیدونی هنوز باهمن یا نه نگیاااااا ولش کن اصلا ...گفتم ببینم پیغاماتونو خیلی جدی گفتم اونم نشونم داد ولی عوضی تند تند رد میکرد ..بعد گفت ببین موکلمه بنده خدا برای مشکلش اومد سراغم منم دیگه کاری بهش ندارم دوس دختر داره دیگه مریض که نیستم ...موقع پیاده شدن شمارشم به زور بهم داد گفت زنگ بزن منم زنگ نزدم ولی شمارشو یادداشت کردم 

......

اووووف چقد نوشتم 

کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم از من به شما نصحیت دخالت نکن یه وقت یه حرفی میزنی شرش دامنتو میگیره بیخیالش ببین دنیا چقد کوچیکه چه جوری اشنا در اومد پسره  

حالا وقتشه که بگم دعا کنید حالا که افتادم تو سیکل میکرو بعد ۱۳ سال بی بی چک مثبت ببینم 🤲❤
2728

من با دوستم صحبت کردم یجوری که بو نبره گفت باهاش کاتم که مثلا راضی شه بریم پیش مشاوره برای ازدواجمون ولی راضی نمیشه بیاد..از اون پسرای یه دنده اس که مشاور رو قبول نداره دوستمم میگه نمیشه که از الان بخواد اینجوری با مشاوره ها بد تا کنه تو این مدت کات هم پسره هر روز جلوی در خونه ایناس ..خیلی دوسش داره میگه برگرد 

خودم راه حلم اینه که با دوس پسرش حرف بزنم بگم تا با ین خانوم وکیلت صنمت چیه ..میخوای بدونی زنه چیکارس!وکیل قحط بود ..میخوای به دوستم بگم با چه ادمی میخواد زندگی کنه اینجوری میخوای زندگی تشکیل بدی که بذاری هر زنی راحت بهت پیغام بده و تو هم جوابشو بدی حتی شده کاری!!!

نمیدونم شایدم زنیکه وکیله یکم پیاز داغشو زیاد کرده که بگه حتی این پسره هم منو میخواد اخه دوس پسر دوستم خیلییییی خوش قیافه و خوش هیکل و قد بلنده به چشم برادری ..طبیعیه که خواهان داشته باشه ولی باید حواسشو جمع کنه میخوام برم بهش هشدار بدم ...نظرتون چیه؟

کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !

اینم بگم دوس پسر دوستم فقط منو قبول داره بین دوستامون ..میگه معماربانو خیلیییی قابل اعتماده هرجا میری با این دوستت برو ..برای همین میدونم حرف منو گوش میده

کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !
2740

وکیله خیلییییییییی وراجی کرد دیگه دستم درد گرفت بیشتر ازش بنویسم وگرنه مختون سوت میکشید از شخصیت عوضیش ..جالبه اخرشم برگشته میگه ما دخترای ساده همینیم هیچ وقت یاد نمی گیریم وابسته نشیم دل نبندیم ..شوهرم گیرمون نمیاد!!!!!!!!!!!   

کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !
به دوستت بگي  بهتره كه ، تا به پسره، يه بلايي سرت نياره 😬

کی بلا سرم بیاره ؟؟؟ دوس پسره؟ 

نه بابا اخه من که مطمئن نیستم وحید واقعا بهش نظر داره یا نه ..اخه تا گفتم دوس پسر دوستمه یهو موضعشو عوض کرد گفت هر وقت این وحید زنگ میزنه بهم خودشو موکل معرفی میکنه یعنی صمصیمی نشده ..خیلی شارلاتان بوده زنه ..نفهمیدم بلاخره وحیدم کرم داشته یا نه 


کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !

اولش گفت هندزفری تو گوشته اهنگ گوش میدی یکی از گوشیاتو بده من بذارم گوشم گوش بدم    انگل خانوم 

منم واقعا داشتم رادیو گوش میدادم گفتم تو گوشیم اصن اااااهنگ ندارم 

بعد گفت وایفای داری گفتم نه نت گوشیم بسته اشو غیر فعال کردم گفت اخه بسته نت من تموم شده گفتم با تو وایفای بسم از نت تو استفاده کنم !!! منظورش هات اسپات بود   خدااااییی کف کردم شناختم چجور ادمیه سواستفاده گر ..خیلی پروووو بود برای همین از همون اول فاصله امو باهاش حفظ کردم ولیییییی نشد اینقد حرف زد که نگو

کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !
بنظرم به دوستون بگین حتما تا عاقلانه انتخاب کنه و بگین واقعا وکیله چطور آدمی بوده و ممکنه دروغ گفته باشه ولی زندگی دوستون از همه چیز مهمتره

اخه من مطمئن نیستم از حرفای وکیله اولش گفت با این پسره میخوام اشنا بشم بعدش تا فهمید من شناختم پسررو حرفاشو عوض کرد زد زیرش میگم شاید کلا دروغ گفته برا همین انقد دست پاشو گم کرد که من برم به دوستم بگم دوستمم به وحید بگه و چون هیچی بینشون نبوده وحید هم  بره سر وقت وکیله حالشو بگیره

کمی تفکر،کمی صبر،کمی عشق !
من با دوستم صحبت کردم یجوری که بو نبره گفت باهاش کاتم که مثلا راضی شه بریم پیش مشاوره برای ازدواجمون ولی راضی نمیشه بیاد..از اون پسرای یه دنده اس که مشاور رو قبول نداره دوستمم میگه نمیشه که از الان بخواد اینجوری با مشاوره ها بد تا کنه تو این مدت کات هم پسره هر روز جلوی در خونه ایناس ..خیلی دوسش داره میگه برگرد خودم راه حلم اینه که با دوس پسرش حرف بزنم بگم تا با ین خانوم وکیلت صنمت چیه ..میخوای بدونی زنه چیکارس!وکیل قحط بود ..میخوای به دوستم بگم با چه ادمی میخواد زندگی کنه اینجوری میخوای زندگی تشکیل بدی که بذاری هر زنی راحت بهت پیغام بده و تو هم جوابشو بدی حتی شده کاری!!!نمیدونم شایدم زنیکه وکیله یکم پیاز داغشو زیاد کرده که بگه حتی این پسره هم منو میخواد اخه دوس پسر دوستم خیلییییی خوش قیافه و خوش هیکل و قد بلنده به چشم برادری ..طبیعیه که خواهان داشته باشه ولی باید حواسشو جمع کنه میخوام برم بهش هشدار بدم ...نظرتون چیه؟

دختره وکیله قپی اومده بابا موکلش بوده الکی خواسته بگه همه عاشقمن

خدایا راضیم به رضات
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  9 ساعت پیش