چرا بعضی روزا حرکت جنین کم میشه؟

عسل_بانو69

عضویت: 1393/11/28

تعداد پست: 26918

چون هنوز خیلی کوچولوئه بزرگتر بشه جاش تنگتر بشه

آرزومه که بغلم کنی خودت،🥲🥲 دوست دارم با عشق تو پیر شوم🥲

1403/01/09

|

12:00

ترنم1391

عضویت: 1396/08/21

تعداد پست: 27665

مافعالیت میکنیم، اونهابااین تکونهامیخوابن

ماکه استراحت میکنیم وساکن میشیم، شروع به فعالیت میکنن

یک دلیلش این

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود

1403/01/09

|

12:00

2 نفر لایک کرده اند ...

چینکو

عضویت: 1402/06/06

تعداد پست: 1168

نگران نباش طبیعیه ولی اگه نگرانی برو درمانگاه صدای قلبشو گوش بده

1403/01/09

|

12:00

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/07

تعداد پست: 934

از الان ک نمیخاد نگران باشی هفته های اخر جاش کم

آخه سابقه نداره😭

خیلی قشنگ لگد میزد بچم از دیروز صبح نمیدونم چرا لگد نمیزنه😭😭

فقط 7 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤🥲

1403/01/09

|

12:01

ترنم1391

عضویت: 1396/08/21

تعداد پست: 27665

آخه سابقه نداره😭 خیلی قشنگ لگد میزد بچم از دیروز صبح نمیدونم چرا لگد نمیزنه😭😭

منم سرپسرم، همینقدرالکی به خاطریک ساعت تکون نخوردن استرس میکشیدم، الان پسرم یکم اضطراب داره،

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود

1403/01/09

|

12:03

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/07

تعداد پست: 934

چون هنوز خیلی کوچولوئه بزرگتر بشه جاش تنگتر بشه

الان هفت ماهمه دارم میرم ۲۸هفته

بعد سابقه نداره اصلا تکون نخوره😭

فقط 7 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤🥲

1403/01/09

|

12:03

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/07

تعداد پست: 934

منم سرپسرم، همینقدرالکی به خاطریک ساعت تکون نخوردن استرس میکشیدم، الان پسرم یکم اضطراب داره،

برای من از دیروز صبح تا الان لگد نزده

فقط 7 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤🥲

1403/01/09

|

12:04

مرواریدارامش

عضویت: 1399/03/11

تعداد پست: 19167

منم سرپسرم، همینقدرالکی به خاطریک ساعت تکون نخوردن استرس میکشیدم، الان پسرم یکم اضطراب داره،

من سرهمه چی استرس میکشم.یعنی خیلی مضطرب میش؟

فقط 14 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

برام دعا میکنید بعد پنج تاسقط بچم بغل بگیرم.هشت ساله منتظرم

1403/01/09

|

12:04

مرواریدارامش

عضویت: 1399/03/11

تعداد پست: 19167

برای من از دیروز صبح تا الان لگد نزده

ببین آبمیوه بخور یکساعت ب پهلو چپ دراز بکش

فقط 14 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

برام دعا میکنید بعد پنج تاسقط بچم بغل بگیرم.هشت ساله منتظرم

1403/01/09

|

12:04

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/07

تعداد پست: 934

مافعالیت میکنیم، اونهابااین تکونهامیخوابن ماکه استراحت میکنیم وساکن میشیم، شروع به فعالیت میکنن یک ...

الان نزدیک دو ساعت دراز کشیدم اصلا لگد نمیزنه چیز شیرین وخنک هم خوردم

از دیروز صبح تا الان لگد نزده

سابقه نداره اصلا لگد نزنه

فقط 7 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤🥲

1403/01/09

|

12:05

ترنم1391

عضویت: 1396/08/21

تعداد پست: 27665

من سرهمه چی استرس میکشم.یعنی خیلی مضطرب میش؟

قطعاتاثیرداره

خودت کنترل کن

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود

1403/01/09

|

12:05

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/07

تعداد پست: 934

ببین آبمیوه بخور یکساعت ب پهلو چپ دراز بکش

الان دوساعته دراز کشیدم

چیز شیرین و خنک هم خوردم اصلا لگد نمیزنه

فقط 7 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤🥲

1403/01/09

|

12:06

ترنم1391

عضویت: 1396/08/21

تعداد پست: 27665

الان دوساعته دراز کشیدم چیز شیرین و خنک هم خوردم اصلا لگد نمیزنه

بستنی بخور

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود

1403/01/09

|

12:09