سلام.واقعا خیر نمیبینید اینقد گزارش میزنید سه بار تاپیکم میترکه ...
این تاپیک میزارم و قفل میکنم ک باشه و ببینید اگه راه کاری دارید به تاپیک قبلیم پیام بدید.
من عاشق پسر واحد روبرویمون شدم همسایمون دو تا پسرن که از شهر دیگه برای کار آمدن دیوار اتاق من مشترک با دیوار اتاق این پسرس سه سال ک ساکنن و من توی این طول سه سال تمام صدایه خندهاشو گریه هاشو رازو نیازاشو و قران خوندناش با صوت و نماز شباشو فهمیدم و شنیدم هر وقت قران میخوندن من کارمو تعطیل میکردم و اینور دیوار به صوت ایشون گوش میدادم و لذت میبردم خلاصه همیشه میگفتم خوشبحال همسرشون(نمیدونم متاهل هستند یا مجرد)تا اینکه پارسال ایشون رو بارها دیدم و واقعا بهشون علاقمند شدم و آخر اسفند هم روزیم شد به زیارت کربلا اونجا خیلی از آقا خواستم تا کمکم کنه یا فراموش کنم یا اگر مجرده و صلاحه بهم ببخشه در غیر اینصورت انشالله خدا همسری نصیبشون کنه ک قدر ایشونو بدونن دوستان من بدجور حالم بده برام دعا کنید فراموش کنم اخه یک انسان خوب رو چطور میشه فراموش کرد...!