بلاخره راضى شدم يك جلسه بيرون باهمكلاسيم صحبت كنم خيلي ظاهر و تيپش رو نمى پسندم ولى از اصرارهاى استادم ميخوام يه فرصت بهش بدم
البته كه خيلي اقاى خوب و خوش اخلاقي تا جايي كه استادمم تاييدش ميكنه هى ميگه پسر خوب كمه اين اقا همبدجور دلش گير كرده
ميخوام برم بهش حرفامو بگم عيبامو بگم..ميخوام حسابى از ازدواج بترسونمش 😈.. به نظرتون چيا بگم خوبه؟ چه شرطايي چه حرفايي بزنم ؟
حسابى هم ميخوام بهش سخت بگيرم نگين گناه داره كه زندگى سخت تر از اين حرفاس ..با عقل و منطق از همين اولش ميرم جلو
حالا مثلا سخت بگیری اون آدم بهتری میشه؟؟
یعنی میخوای بترسونیش که با پای خودش بره؟
متوجه نشدم
بيشتر بايد سوالاتي بپرسي كه نشك كنه؟
شما سربازي رفتي؟
چرا صبر نميكني درست تموم شه، كار داري؟
مادرت ميدونه اومدي با من حرف بزني؟ اگر خانوادت خوششون نياد از من چي كار ميكني ؟
خونه داري؟ من مستاجري نميرم!من با مادرشوهر يه جا زندگي نميكنم و so on
همین از اینکه یه موقع خیلی ناراحت بشه و با خودش بگه این دختر خیلییی دیگه داره خودشو میگیره
وضع مالی ما خیلییییی بالاتر از اوناس
اما اصن دلم نمیخواد جوری بشه که بشکنه
بیشتر بگین چه جوری بپرسم ازش
مثلا میخوام بگم من خرجم زیاده در ماه ۲ تومن خرجمه ..تو خونه بابام که هستم خیلی ارامش دارم هم از نظر محبت و روحی هم از نظر مالی نمیخوام وقتی میرم خونه شوهر پسرفت کنم جای رشد داشته باشم از همه لحاظ علمی روحی مالی جسمی
نه که درجا بزنم
اینا رو چجوری بگم ..
بهش بگو چه امکاناتی برا زندگی اینده داره؟خونه .ماشین .شغل و اینکه سربازی رفته؟بهش بگو ازدواج یعنی پیشرفت کردن نسبت به زندگی مجردی
چه سوال خوبی؛؛چه امکاناتی داری ؛؛
روم نمیشد ازش بپرسم خونه داری ماشین داری ..به نظرتون برای جلسه اول عیبی نداره این سوالو بپرسم؟؟
حقوقشم بپرسم؟
تا حالا نشده انقد طرفمو نشناسم ..امیدوارم همه چی خوب پیش بره
اره بگو میخوام یه شناخت کلی ازتون پیدا کنم پس اول از خودتون وخانوادتون بگین از شغلتون ودرامدتون و امکانات زندگی و هدفتون از ازدواج واینکه علت علاقتون به من چیه با چه معیارایی منو پسندیدن معیاراتون برا همسر چیه
علت علاقه اش رو بهم گفته خیلیییییی شیرین بودن..خیلییییی بهم توجه داشته زیر ذره بینش بودم خودم خبر نداشتم
اما چه فایده میدونم ادم من نیست
