زن داداش ها هم انسان هستن
خواهر شوهر من خیلی زبون تیزی داشت حتی همسرم از گزندش در امان نبود
اما موقع ازدواجش به همسرم گفتم یه وسیله از بزرگان رو براش بگیره به بقیه برادرشوهرامم گفتم
تازه بازم کم آورد شوهرم کمکش کرد
آخرش هم چون شوهرش براش جشن نگرفت هزینه جشنش رو هم دادیم
با اینکه خودم دستم تنگ بود حتی خودم جشن عروسی نداشتم
اما نخواستم یه نفر دیگه هم حسرت به دل بمونه
خواستم جلوی خانواده همسرش سربلند باشه که آره برادرام هوامو داشتن
انسانیت همیشه حرف اول رو میزنه