2737
2734
عنوان

واکنش شما میتونه چی باشه

72 بازدید | 7 پست

فرض کنید طبقه بالای خونه پدر همسرتونید ،روز اول عروسی تا عصر گرسنه بمونید (اینجا رسمه تا چند وقت عروس با خانواده همسر شریکن توی خوراک),کنار مادر شوهرتون هم بگید پاشم چیزی درست کنم گرسنه امه لام تا کام حرف نزنه که بزار انقد غذا مونده از عروسی  برات بیارم ،بعدا بیارن غذا . تا اینجاش که مشکلی نیست ،انتظار عروس از بین رفته و صدالبته غرورش هم این اجازه رو نمیده دیگه بخواد بره خونشون برای شام و نهار و از فردا و پس فردا نهایت دوست روز بعد عروسی غذا پختن عروس شروع میشه برای خودش ،تا اینجاشم‌ مشکلی نیس بلاخره  برای خودشه 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
بگو

حالا قضیه از اینجا شروع میشه که بعد چند وقت مادرشوهر همش گلگی میکنه که چرا عروس نمیاد برای شام و نهار خونشون ،وحتی به پسرش هم تذکر داده 😂عروس هم تا الان جایی علت این نرفتن رو نگفته ،و مادر شوهر داره یکه میتازونه 😂به نظرتون  میشه چکار کرد 

بنظرم دیگه دنیایی شده که نباید پابند رسوم بمونی زیاد  دیدی غذا ندادن دو بار از بیرون سفارش بده ...

نه مشکلی نیست ،بیچاره وسیله هاشو هنوز جمع نکرده بود روی گازو خالی میکرد برای آشپزی کرد😏

نه مشکلی نیست ،بیچاره وسیله هاشو هنوز جمع نکرده بود روی گازو خالی میکرد برای آشپزی کرد😏

چی اینجارو متوجه نشدم

بنظرمن نباید یکی غذا بخورن شاید عروس دلش بخاد ی شب غذا زیاد بخوره یا اصلا نخوره نمیشه جلو خانواده شوهر

ولی من هروقت بریدم و خسته شدم و فکر کردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم همین یه جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکنه
چی اینجارو متوجه نشدم بنظرمن نباید یکی غذا بخورن شاید عروس دلش بخاد ی شب غذا زیاد بخوره یا اصلا نخو ...

اضافه ها جهیزیه رو جمع نکرده ،حدود دو سه روز بعد عروسی منظورمه ،قابلمه های روی گازو هر سری میزاشت پایین غذا میپخت دوباره میزاشت روی گاز

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687