بجه ها همش تو کارامون سرک میشه و دخالت میکنه و حسادت همشم نیشو کنایه میزنه ولی بخدا ما همش هواشو داریم میاد نمیزاریم پاشه کاری کنه همه چیو خودمون اماده میکنیم و هیچ وقت کنایه نمیزنیم بهش دخالت نمیکنیم باورتون میشه تا جز پذیرایی خونش اونم تو ۱۰ سال عروسیش ۵ ۶ بار اونم ب دعوت خودش جایی دیگه از خونشو ندیدیم اونم در حد ۴ ساعت نهایت ۵ ساعت ولی خودش میاد خونمون همش زیاد چلو و پلو میخوره اون چتدباریم ک ما رفتیم همش بهمون سالاد الویه و ی بارم جوجه داد دیگه هیچ ایناش بدرک دخالتاش و کنایه هاش و فضولیاش رو مخع کوچیکرین چیز مارو هم بفهمه یا بزور داداشم از زبون ما میکشه بهش میگه میده تحویل خانوادش و کل عالم میدونن خانوادم پشت سرش میگن اینجوریه اما جلوش حفظ ظاهر میکنن دیگه خیلی پرو شده اوج گرفته بچه ها گاهی ک فضولی میکنه یا نیکه میندازه چجوری منم جلوش وایستم درست شه ادم شه
تا جز (به جز)
فقط سکوت و بی محلی
جوابشو نده ک بدتر جوابتو میده
الان مدافعان عروس میان قورتت میدن خاهرم
نمبدونستی عروس هرچقدم بد باشه بازم اینجا حق باعروسه
مگه نمیخاستی بری شهریور بیای
اینجا حق با عروس است
فقط تو مشکل داری یا مادرت هم باهاش مشکل داره؟
محلش نزار
شمامجردی ؟
زن دایی منم اینطوری بود
یک جوری شده که هیچکس باهاش حرف نمیزنه و خونش هیچکی از طرف اقوام ما نمیره
چرا حس کردم یک خواهر شوهر پونزده ساله ای
بعضی از کارای عروستونم جالب نیست
محل نذار بهش
بی تفاوت باش
وقتی چار بار سرد برخورد کنی حالیش میشه
دقیقا عروس مام شبیه اینه و شایدم بدتر من که اصلا شخصیت خودما زیر پا نمیزارم اصلا همکلام نمیشم باهاش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
