2733
2734

من دو ساله ازدواج کردم مادرم از پدرم جدا شده پیش مادربزرگمه و باهم تو ی شهریم یدونم خاله دارم که با ما تو ی شهره خونش یکم دوره من هفته ای ی بار یا دو هفته ی بار میرم خونه مادربزرگم ک مامانمم اونجاس اصلا دعوتم نمیکنن خودم میرم شاید ی بار خودشون بگن بیا امسال ن یلدا دعوتم  کردن ن شب عید ن چهارشنبه سوری ولی خالم اونجا بود اصلا نگفتن توم بیا پیش ما من فردای عید رفتم یکم اونجا کار داشتم دیگ شب شده بود اذان میگفت مادربزرگم برگشت گف تو شام میمونی یا میری خونتون خیلی ناراحت شدم اومدم خونمون الان مامانم زنگ زده مهمون داریم شب بیاین منم گفتم نه نمیایم ب نظرتون کار خوبی کردم؟ اصلا من مگ زیاد میرم اونجا که باهام اینطور رفتار میکنن؟ اضافه کنم مامانم فقط یدونه بچش منم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
دو هفته ی بار زیاده 

والا فرهنگ ها خانواده با بقیه فرق داره 

ولی به نظر من اره زیاده ماهی یه بار خوبه اونم در صورتی که دعوتت کنن یه ماه رفتی ماه بعد اگه شد دوماه زنگ بزنن بگن خوبی کجایی چرا نیومدی اگه اینجور تو میگی دعوتت نمیکنن ۳ ماه یه بار

والا فرهنگ ها خانواده با بقیه فرق داره  ولی به نظر من اره زیاده ماهی یه بار خوبه اونم در صورتی ...

والا جاری خودم الان از سه روز قبل عید رفته خونه پدرش با برادرشوهرم الانم نیومدن خونه خونشون نزدیکم هس ب هم ولی اونجا میخوابن حتی شبا بعد من ی شام میرم اونم خودم میپزم جم میکنم میارم باهام اینطور رفتار میشه

والا جاری خودم الان از سه روز قبل عید رفته خونه پدرش با برادرشوهرم الانم نیومدن خونه خونشون نزدیکم ه ...

خب عزیزم نکن چه کاریه جایی میری که قدرت نمیدونن

زندگیتم با جاری غیر جاری مقایسه نکن که جز ناراحتی چیزی نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687